کوشه سلام

اشعار، دست نوشته ها( روح اله زراعتی "روحی" ) + عکس، مطالب طنز و غیر طنز جالب و ...

کوشه سلام

اشعار، دست نوشته ها( روح اله زراعتی "روحی" ) + عکس، مطالب طنز و غیر طنز جالب و ...

لحظه ای تامل...

دوستان عزیز سلام.

...امروز نیمه اسفند است و کم کم سال 93 دارد قدم های آخرش را بر می دارد و نفس های آخرش را می کشد... این روزها دل ها برای رفتن سال گرفته است ولی افسوس او دارد می رود... آری دارد می رود... یادمان نمی رود درست یک سال پیش در همین روزها شاهد رفتن سال 92 بودیم ودر انتظار آمدن 93 به شمارش روزها سرمان گرم بود... 93 آمد و امروز او هم، کم کمک دارد غزل خداحافظی اش را می خواند... این آمدن و رفتن برای هر سالی تکرار می شود... جالب است ما انسان ها فقط رفتن و آمدن سال ها را می بینیم... فقط تعداد سال ها را شماره می کنیم... ما بشماریم و نشماریم سال ها می روند و می آیند، اما غافل از آنیم که در کنار این آمدن و رفتن ها، ما هم داریم می رویم. یادمان نرود ما با سال ها فرق داریم، سال می روند و می آیند ولی ما می رویم و دیگر آمدنی در کار نیست... دردناک است و از آن دردناک تر اینکه سال ها هرچه می روند برعمرشان افزوده می شود ولی ما درست برعکس، هر چه می رویم، به خط پایان نزدیک تر می شویم...

هر سالی یک بهار دارد و یک خزان، عمر آدمی هم همینگونه است، یک بهار دارد و یک خزان...اما یادمان باشد بهار سال ها تکرار شدنی است ولی ما فقط یک بهار داریم و بس... بهار سال ها برای همه شیرین است و خزان آن شادی را از همه می رباید... بهار عمر ما شاید برای خیلی ها شیرین باشد ولی آیا خزانمان نمی گویم برای همه، آیا برای تعدادی تلخ خواهد بود؟...آیا کاری کرده ایم که وقتی روزهای آخر اسفند عمرمان در حال سپری شدن باشد دلی برایمان غمگین باشد؟... آیا تاکنون کاسه ی شیری به کودکی هدیه داده ایم تا در اواخر پاییز عمرمان او هم برایمان شیر هدیه آورد؟... آیا تاکنون برای کسی کاری کرده ایم تا اشک شوق از چشمانش جاری شود تا وقت افتادن برگ وجودمان باز هم اشک از دیدگانش جاری شود، این بار نه اشک شوق، اشک درد، اشک غصه، اشک... آیا کودک یتیمی را در آغوش مهرت نوازش کرده ای تا هنگام خشکی درخت عمرت دست مهربانی کودک یتیمت را نوازش کند؟... آیا...آیا...آیا...


آی مردم... پایان سال است،

پایان عمرمان را فراموش نکنیم...


(روحی)


نظرات 6 + ارسال نظر
تحول شنبه 16 اسفند 1393 ساعت 08:26 http://leyla-taraghi.blogsky.com

سلام...
همه میدونیم مرگ حقه, ولی به همه چیز فکر میکنیم الا مرگ که اگه به فکر پایان عمرمون باشیم هیچ وقت گناه نمیکنیم..ممنون به خاطر مطلب خوبتون

سلام.
حرفتون خریدار داره...واقعا همین جوریه...لایک
خواهش می کنم... از شما ممنونم بابت حضورتون

azhang شنبه 16 اسفند 1393 ساعت 05:07

سلام محمد جان
بابت همه چی ازت ممنونم داداش...

هوا جمعه 15 اسفند 1393 ساعت 15:38

یا رب کمکی کن که در این گردش امسال
سرخوش شود این مردم و نیکو شودش حال

یا رب مددی......
سلام.
دعای خوبیه... فقط خدا می تواند و بس...

مینا جمعه 15 اسفند 1393 ساعت 14:31 http://taraze-roozaane.blogsky.com/

سلاام...
دست نوشته یا بهتر بگم دل نوشتتون فوق العاده زیبا بود...تلنگری ب جا بر آدمی ک سخت فراموش کرده قطار زندگی ب سمت نقطه ی پایین در حرکت است!...
تلنگری ک باعث میشه انسان ب خودش بیاد و بیش تر مراقب اعمالش باشه!...
کاش فراموشی در آدمی نبود تا ب راحتی گذر عمرش رو ب یادها نسپره و فراموش نکنه ک زمستان عمر برای همه هست!...
شاد و مانا باشین همواره...

سلام.
ممنون...
اصلا قرار نبود اینگونه بنویسم... نمیدونم واسه چی اینجوری شد... دست خودم نبود... دلم خودش می نوشت... از روی دردش...
کاش حرفم به گوش ها برود....
زندگیتون بر وفق مراد...

زهرا(بارون) جمعه 15 اسفند 1393 ساعت 12:45 http://baroone-cheshmat.blogfa.com

سلام،این متن از خودتون بود؟؟؟؟؟؟؟زیبا بود.خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی.....
کاش عیده امسالم حداقل یکم......ٔ.

سلام.
نظر لطفتونه... بعضی وقتا یه چیزایی می نویسم...
کاش گوش شنوایی پیدا شود...
ممنون

قاصدک جمعه 15 اسفند 1393 ساعت 11:14 http://ghasedake-khialy.blogfa.com

چه خوب میشه هر وقت نزدیک نوروز خونه تکونی میکنیم،
دلمونم خونه تکونی کنیم..
هرچی کینه و ناراحتی و نفرت از هر کی داریم
بندازیمش دور و بریم به استقبال سال جدید
بهتره انقد که به تمیزی خونه واسه ساله جدید اهمیت میدیم
یکمم به خودمون اهمیت بدیم..
بهتره خودمون و یکم متحول کنیم..
هنوزم دیرنشده ها..
بسم الله شروع کنید..

سلام.
آره چه خوب میشه...
هیچ وقت واسه خوب شدن دیر نیست....
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد