کوشه سلام

اشعار، دست نوشته ها( روح اله زراعتی "روحی" ) + عکس، مطالب طنز و غیر طنز جالب و ...

کوشه سلام

اشعار، دست نوشته ها( روح اله زراعتی "روحی" ) + عکس، مطالب طنز و غیر طنز جالب و ...

الهی...

 

 

الهی!

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم

نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی.

در اگر باز نگردد نروم باز به جایی

پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی.

کس به غیر از تو نخواهم

چه بخواهی چه نخواهی

باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...

من که از کوی تو بیرون نرود پای خیالم

نکند فرق به حالم

چه برانی

چه بخوانی

چه به اوجم برسانی

چه به خاکم بکشانی

نه من آنم که برنجم

نه تو آنی که برانی...................

نظرات 11 + ارسال نظر
مجتبی چهارشنبه 17 دی 1393 ساعت 15:06 http://khaneyebehdasht.blogfa.com/

یره چو خودشه معرفی نمنه جمعه آمارشه مگیرم
اگه مشنسیش بهم بگو بیا وبم خصوصی بگو ب کسی نمگم

سلام "ی ا س ر "ه. دوشنه نظراتمه نگاه کردم 23تا. 16تاش از همو بود.

مجید یکشنبه 14 دی 1393 ساعت 20:41

سلام داش روحی .شاعرم که بودی خبر نداشتیم ها

سلام لطف داری
حالا شاعر که نه ولی خب یه چیزایی میگم

مجتبی آژنگ یکشنبه 14 دی 1393 ساعت 20:18 http://khaneyebehdasht.blogfa.com/

این آژنگ کیه ک ب وب من نمیاد؟؟؟
زود خودتو معرفی کن و بیا وبم....

سلام
این آژنگ یکی از بچه باحالای روستامونه.من که فداییشم

azhang2 یکشنبه 14 دی 1393 ساعت 07:05

سلام بر آن شهیدانی که با سر رفتند و بدون سرآمدند...
سلام بر شهیدانی که با پای خود رفتند و بر دوش مردم آمدند...
سلام بر آن شهیدانی که سالم رفتند و با چند استخوان آمدند...
و سلام بر آن شهیدانی که رفتند و هرگز نیامدند...

azhang2 یکشنبه 14 دی 1393 ساعت 07:02

شعرى طنز تلخ
به امام زمان (عجل الله تعالى فرجه):

از دوری تو غمین و نالان هستیم
وز کردۀ خود کمی پشیمان هستیم
اصلیت ما را تو اگر می پرسی
از کوفه ولی مقیم تهران هستیم!
♦♦♦♦♦♦
ما لشگری از سلاح روسی داریم
در دوز و کلک رگ ونوسی داریم

یا ابا صالح المهدی ادرکنی
سلام
ممنون و متشکرم.

azhang یکشنبه 14 دی 1393 ساعت 06:58

پیامبر ص:
اگرکسی درحالیکه
وضودارد
بمیرد
شهید است
پس دائم الوضو باشیم

درود بر شما
آدمی که وضو داره، همیشه آماده انجام فرامین الهیه، پس شهادت حقشه.
ممنون، خوش اومدی

m یکشنبه 14 دی 1393 ساعت 06:54

دلم بود..

و حرم بود...

و امامم بود و تنهایی...

حرم قبله،

حرم کعبه،

عجب احرام زیبایی...

دو رکعت گریه سر

کردم،

دو رکعت خاک گل

کردم...

دو رکعت با تمام سنگ

هایش دردودل کردم...

لباس اشک آماده،

سرم از شرم افتاده...

همیشه سنگ فرش او

برایم مهر و سجاده...

زیارت نامه می خواندم،


دلم گرم زیارت شد...

نگاهم خورد بر قبرش،

نمی دانم جسارت شد؟..

به پای پنجره فولاد،

دل روی دل افتاده...

گذار کشتی طوفان زده،


بر ساحل افتاده...

نفس پشت نفس،

ایوان به ایوان سیر می

کردم...

گلاب چشم هایم را

برایش خیر می کردم...

بیا پیراهنم بو کن،

هنوز عطر حرم دارد...

فقط ایوان و سقاخانه و


یک صحن کم دارد...

دلم آهو،

دلم از او،

دلم مشغول گفت و گو...

بزن نی زن به نام او،

بگو یا ضامن آهو......

السلام علیک یا سلطان، یا اباالحسن
با سلام. ممنون کاش اسم و آدرسی، جیزی میذاشتی بیشتر آشنا میشدیم.

کارمندبیکار یکشنبه 14 دی 1393 ساعت 06:34

سلام خسته نباشیدعالی بود

سلام دوست عزیز
ممنون.
کاش عنوان وبلاگ یا سایتتو می نوشتی

مجتبی جمعه 12 دی 1393 ساعت 05:17 http://khaneyebehdasht.blogfa.com/

اولا
چطوری حشمت ؟؟؟؟ تحصیلت رو صادر کردم بیا بگیرش


دوما روحی تو هم بر سر بزن بهش

سوما پیوندتان مبارک

سلام
استغفر ا...
ممنون که اومدی
جواب نظرتون بعدا

امشب از شوق رخش باز غزل بارانم/پشت چشمان غزل محو رخ جانانم
گرچه طوفان زده ی موج نگاهش گشتم /بازهم محو تماشای رخش میمانم(ح محمدی متخلص به آرمان)

سلام دوست عزیز
از مجتبی قبلا آوازتون رو شنیدم.
ممنون که اومدین. خوشحال شدم

مجتبی چهارشنبه 10 دی 1393 ساعت 22:55 http://khaneyebehdasht.blogfa.com/

سلام

آمدم آخرش
خیلیییییییییییییییییییییییییییییییی قشنگ بود مال خودته؟؟؟؟


لاییییییییییییییییییییک

سلام خوش اومدی گلم.
منم واسه ایکه قشنگ بود گذاشتمش، کاش مال خودم می بود.
"از یه بزرگه"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد