حکایت
تسبیحها...
راستش را
بخواهی به نظر من تسبیحها خیلی شبیه آدمها هستند! تسبیحها هم مثل آدمها
هرکدامشان در ابتدای کار برای یک هدف ساخته میشوند. ساخته میشوند که ذکر خداوند
را بگویند. اما جلوتر که میروند مثل آدمها تنها تعداد اندکی از آنها کارشان را
درست انجام میدهند. جنسشان شاید با هم فرق داشته باشد اما شکل کلیشان یکی است.
بعضی اوقات خیلی بزرگ میشوند، خیال دارند خودنمایی کنند شاید. اما از همان اول
مشخص است که با تسبیح بزرگ نمیشود ذکر خدا گفت! تسبیح بزرگ فقط به درد همان
آویزان کردن میخورد!
بعضی از
تسبیحها در سرگذر در دست گنده لاتها و نوچههای محل چرخ میخورند. خود آن گنده
لاتها هم نمیدانند چرا تسبیح میگردانند حتی! اما مهم این است که تسبیح برای
چرخاندن نیست ولی اطرافیانش آن را
به چرخش وادار میکنند، خوب که نگاه کنی میبینی بعضی از آدمها هم در دست برخی
دیگر چرخ میخورند! دور خودشان میگردند بدون هیچ هدفی!
تعدادی
از تسبیحها مهجور میمانند همیشه. اگر خیلی خوش شانس باشند این گوشهگیری
در سجادهای اتفاق میافتد. هر از گاهی که صاحب سجادهای مشکلی داشت، سجاده گشوده
میشود بعد فضا پر میشود از عجز و التماس و شاید این وسط دستی هم به تسبیح بخورد
و دانههایش شانس جابهجا شدن برای ذکر خداوند را بیابند. اما این ذکر هم با آن
هدفه اصلی زمین تا آسمان فاصله دارد. این ذکر از برای گرفتن چیزی است نه از برای
نزدیکی به خدا. این تسبیحها خیلی شبیه صاحبان خودنند!
به نظرم
بدبختترین گروه، آن تسبیحهایی هستند که از آنها به عنوان وسیلهای برای جلب
آبرو استفاده میشود! خدا میداند که اینها وقتی در دست فردی به ظاهر مذهبی جابهجا
میشوند چقدر حرص میخورند! هر دقیقه میخواهند فریاد بزنند که صاحبشان ریاکاری
بیش نیست اما نمیتوانند! به گمانم در قیامت تسبیحها هم لب به سخن خواهند گشود!
و اما با
سعادتترین گروه که تعدادشان بسیار اندک است، آنهایی هستند که در دستان اهلش قرار
میگرند. اینها رسالتشان را درست انجام میدهند. هر صبح و شام دانههایشان روی هم
میلغزد و نامهای خدا را فریاد میزند. خدا هم خیلی دوستشان دارد. یک جورهایی
نورانی میشوند حتی! با سعادتترین آدمها هم همانهایی هستند که این تسبیحها را
وسیله سعادتشان میکنند...
حکایت
تسبیح ها خیلی پیچیده است. چه بسیار که نخشان پاره شده و دانه هایشان دست هم را ول
کرده اند و چه بسیار که در موزه ها مراقبت میشوند و هزاران نفر به بازدیدشان می
اید. اما مهم این است که این حکایت را آدمها برای تسبیح هایشان میسازند...
راستی،
تو برای تتسبیحت چه حکایتی ساخته ای؟
تشبیه جالبیه..........
سلام.



ممنون از نظرتون